«ایوب آقاخانی» نویسنده، کارگردان و بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس و در واکنش به آغاز «جنگ تحمیلی رژیم غاصب صهیونیستی بر علیه ایران» اظهار داشت: واقعیت آن است که من بیش از هر چیز، در حال حاضر، سرشار از خشمی عمیق و سنگین هستم. این خشم اما نه نسبت به رژیم اسرائیل؛ چرا که اساساً آن را در حیطهی بشری تعریف نمیکنم. من این حکومت، این ساختار سیاسی و سردمداران آن را انسان نمیدانم و این امر در جریان وقایع اخیر در غزه برایم کاملاً محرز شد. برای درک این مسئله، نیازی به چشم مسلح یا تحلیل پیچیده نیست.
وی افزود: در نگاه من، اسرائیل بیش از آنکه یک دولت باشد، به موجودات غیرانسانی و وحشی شباهت دارد؛ همانند آنچه در فیلمهای آخرالزمانی دیده میشود: موجوداتی عجیب و بیرحم که بخشی از کره زمین را تحت سلطهی خود قرار دادهاند و فاجعه میآفرینند. ما انسانهایی هستیم که در این فیلم واقعی باید با اتحاد مطلق، بدون چونوچرا و بیتردید، در برابر این موجودات که بنیانهای بشریت را تهدید کردهاند، بایستیم.
این چهره شناخته شده عرصه هنرهای نمایشی ادامه داد: اما خشم اصلی من متوجه آن حیوان وحشی نیست؛ من از یک مار سمی یا یک کروکودیل که به انسان آسیب میزند، عصبانی نمیشوم؛ چرا که آنها به حسب طبیعتشان چنیناند. آنچه مرا به خشم میآورد، سکوت و یاوهگویی نهادهایی است که با نامهایی چون «سازمان ملل» و با ادعای دفاع از حقوق بشر و حفاظت از قوانین بینالمللی، در گوشهای نشستهاند و یا سکوت میکنند، یا سخنانی بیپایه بر زبان میآورند.
آقاخانی با بیان این مطلب که ما این سکوت و انفعال را در برابر نسلکشی در غزه به عینه دیدیم، تصریح نمود: ناتوانی در توقف جنایت، به دلیل منافع شخصی، فردی و محدود. و اکنون، در نهایت وقاحت، برخی حتی تلاش میکنند واقعیت را وارونه جلوه دهند؛ چنانکه گویی اسرائیل در این فاجعه، حقی داشته است. و جالب آنکه این وارونگی از سوی کشورهایی صورت میگیرد که ما به طور نانوشته آنها را الگوی فرهنگی و اجتماعی میدانیم؛ کشورهایی که باید معیارهایی چون قانون، نظم، عدالت و مدنیت را نمایندگی کنند.
وی تاکید کرد: اما حال، همین کشورها با عملکرد خود، معیارهای انسان بودن، اصول اخلاقی، و قواعد زیست متمدنانه را مخدوش کردهاند. آنها با وارونهنمایی حقیقت، جهان زیبایی را که خداوند به ما عطا کرده، به صحنهی جعل و دروغ بدل ساختهاند.
این نویسنده و کارگردان تئاتر مطرح کرد: من متأسفم که این خشم را جز در قالب فعالیتهای هنری و هویت عملیاتی خود ـ که به عنوان هنرمند تعریف شدهام ـ نمیتوانم بروز دهم. این جعل حقیقت، این قلب واقعیت، این سکوت سهمگین، برای من شدیداً آزاردهنده است. و صادقانه باید بگویم که دیگر در هیچ حوزهای، هیچ اعتمادی به آنها ندارم.
آقاخانی با اشاره به وظیفه اهل هنر در کنش گری موثر این برهه حساس تصریح کرد: احساس میکنم غیرت و همت ملی ما باید مانع شود که در این بازار گرگصفت، تا این حد تنها باشیم و حتی یکدیگر را نیز در نیابیم. به نظر من، تنها راه منطقی برای بروز خشم من و امثال من این است که بتوانیم از این بحران بهدرستی عبور کنیم تا در فرصت مناسب، در قالب محتواهای فرهنگی و در حرفه خودم، این خشم را نه به صورت هیجانی، بلکه بهگونهای هنرمندانه و مستدل ثبت و ضبط نماییم. این وظیفهای است که بر عهده من است؛ برای آینده فرزندانم و سرزمینم.
وی تاکید کرد: من از کسانی که به هر دلیل، چه از روی منافع شخصی، جهل، خودباختگی یا عامدانه و مغرضانه، بهنوعی در خدمت دشمن قرار گرفتهاند، به شدت خشمگینم. گناه آنان به مراتب نابخشودنیتر از خود دشمن است. در این میان، همسایهای که مرا درک نمیکند و علیه من اقدام مینماید، بخشش او برای من بسیار دشوارتر از دورترین ساکن یک مجتمع آپارتمانی است. شنیدهام که برخی از کسانی که از ما پناه گرفته و از امکانات کشور بهرهمند شدهاند، در زمره خودباختگان قرار گرفتهاند و این موضوع خشم مرا دوچندان میکند.
بازیگر فیلم سینمایی «صیاد» نسبت جنایات رژیم صهیونیستی اظهار داشت: در این میان، حکومت خودکامه و کودککش اسرائیل، با رفتارهایی که در حق بشریت روا داشته است، حتی به عنوان یک روشنفکر مرا وادار کرده است تا درباره قضاوتهای پیشین خود در خصوص فردی به نام آدولف هیتلر تجدید نظر کنم. شگفتزدهام از اینکه چگونه جمعی چند صد نفره، بر اقدامات این رژیم مهر تأیید میزنند. کجاست آن دستورالعمل یا قانون مکتوبی که این رفتارها را موجه جلوه دهد؟ من تاکنون چنین مدرکی نیافتهام و این موضوع برای من باورکردنی نیست.
این هنرمند در مورد نقش اهالی فرهنگ و هنر برای مقابله با تهاجمات روانی و فکری جامعه بیان کرد: تنها چیزی که به ذهنم میرسد در این موقعیت پر التهاب، این است که ما باید در کلیت ایران، تفاهم، توافق، یکدلی، همدلی و اتفاق نظر داشته باشیم. تمام جزئیات و بحثهای فرعی بیاهمیت است؛ به نظر من هر بحثی که اکنون مطرح شود فاقد اعتبار است و حرفی بیربط و بیمعنی است که در جای اشتباه زده میشود.
او ادامه داد: هماکنون تنها یک چیز میدانم و آن اینکه این سرزمین را که با تمام وجودم به هر گوشهاش عشق میورزم و به هویتی که داریم افتخار میکنم، باید با همه دغدغهها حفظ کنیم. البته همیشه به دلیل نادیده گرفته شدن یا کماعتنایی به این هویت از سوی هموطنانم آسیب دیدهام، اما اکنون باید دغدغه حفظ این سرزمین را داشته باشم، به هر شکل ممکن.
بازیکر نمایش صحنه ای «تروما» بل بیان این مطلب که این وضعیت شبیه به دعواهای خانوادگی است؛ گفت: وقتی در خانهای بحثی رخ میدهد، الان وقت این نیست که دو برادر بر سر کینهها و بغضهای گذشته با هم صحبت کنند. من اصلاً درک نمیکنم شما از هر چیزی که ناراحت هستید و شاید حق هم داشته باشید من قاضی نیستم که قضاوت درستی انجام دهم. اما الان زمان طرح این مسائل نیست.
«ایوب آقاخانی» در پایان گفت و گو خاطرنشان کرد: در این شرایط تنها یک چیز اهمیت دارد و آن ملیگرایی به معنای واقعی یعنی احترام به ایرانی بودن، احترام به کشور و عشق به این سرزمین. اگر این را بفهمیم، قطعاً کمتر خواهیم دید که برادرانی از سرزمین خودمان، فریب خورده و به فضایی بپیوندند که متأسفانه انگار به گرگهایی تبدیل شدهاند که به دریدن برادران خود کمک میکنند.
ارسال نظر